پروژه آرتمیس؛ آغاز عصر جدید آپولو یا آخرین نمایش ناسا؟
تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۸۴۲۱۹
ناسا با آغاز سری ماموریتهای آرتمیس قصد در بازگرداندن بشر به سطح قمر زمین دارد اما آیا این ماموریت آغاز عصر جدید آپولو خواهد بود یا پایانی بر سفرهای سرنشیندار ناسا به اعماق فضا؟
به گزارش ایران اکونومیست و به نقل از کانورسیشن، نیل آرمسترانگ(Neil Armstrong) «یک گام کوچک» تاریخی در سال ۱۹۶۹ بر روی ماه برداشت و تنها سه سال بعد، آخرین فضانوردان سری ماموریتهای آپولو همسایه آسمانی ما را ترک کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال، برنامه آرتمیس به رهبری ایالات متحده آمریکا، با هدف بازگرداندن انسانها به ماه در دهه جاری، فعالیت خود را با ماموریت آرتمیس ۱ آغاز کرده و کپسول فضایی این ماموریت آزمایشی اکنون در مدار ماه در حال گردش است.
مهمترین تفاوت میان عصر آپولو و عصر کنونی در اواسط دهه ۲۰۲۰، پیشرفت شگفتانگیز رایانهها و بخش رباتیک است. علاوه بر آن، رقابت ابرقدرتها مانند آنچه در هنگام جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوروی رخ داد، دیگر نمیتواند هزینههای کلان را توجیه کند.
در ماموریت آرتمیس از موشک سامانه پرتاب فضایی(SLS) کاملاً جدید ناسا استفاده میشود که قدرتمندترین موشکی است که تاکنون وجود داشته و از نظر طراحی شبیه به موشکهای سترن ۵(Saturn V) است که دهها فضانورد آپولو را به ماه فرستادند. پیشران آرتمیس مانند همتایان پیشین خود برای ایجاد قدرت پرتاب از ترکیب هیدروژن مایع و اکسیژن استفاده میکند. این پیشران که پس از انجام پرتاب به آبهای آزاد میافتد چند بار مصرف نیست و بنابراین هر پرتاب هزینه تخمینی بین دو تا چهار میلیارد دلار را به همراه خواهد داشت.
در مقابل آن، موشک استارشیپ شرکت فضایی خصوصی اسپیسایکس که به نوعی رقیب ناسا به حساب میآید، در این مورد با موشک ناسا تفاوت دارد و این شرکت، موشک خود را به گونهای ساخته که قابل استفاده مجدد باشد.
مزایای فناوریهای رباتیک
نمونهای از پیشرفتها در زمینه اکتشافات رباتیک، مریخنوردها هستند. مریخنورد استقامت(Perseverance)، آخرین کاوشگر ناسا است که میتواند با بهرهگیری از راهنماییهای محدود از سوی اپراتورهای زمینی، از سطوح صخرهای مریخ عبور کند. بهبود در حسگرها و هوش مصنوعی(AI) رباتها را قادر میسازد تا به خودی خود نواحی جالبی را برای جمعآوری نمونه برای بازگرداندن به زمین شناسایی کنند.
طی یک یا دو دهه آینده، اکتشاف رباتیک در سطح مریخ میتوانند کاملاً مستقل پیش بروند و حضور انسان مزیت چندانی به همراه نخواهد داشت. به طور مشابه، پروژههای مهندسی، مانند رویای ستارهشناسان برای ساخت یک تلسکوپ رادیویی بزرگ در نیمه پنهان ماه که عاری از تداخلات زمینی است دیگر نیازی به دخالت انسان نخواهد داشت. چنین پروژههایی میتوانند به طور کامل توسط رباتها انجام شوند.
رباتها میتوانند به جای فضانوردان به فعالیت بپردازند و برخلاف انسانها به یک مکان مجهز برای زندگی نیاز ندارند و میتوانند به طور مستمر در محل کار خود باقی بمانند.
به همین ترتیب، اگر استخراج مواد کمیاب از خاک ماه یا سایر سیارکها از نظر اقتصادی به امری مقرونبهصرفه تبدیل شود، میتوان این کار را با کمک رباتها با روشی ارزانتر و ایمنتر انجام داد.
رباتها همچنین میتوانند سیارات مشتری، زحل و قمرهای متنوع و شگفتانگیز آنها را با هزینههای اضافی کمتر، کاوش کنند. برخی از این قمرها در واقع می توانند در اقیانوسهای زیر سطح خود میزبان حیات باشند.
این در حالی است که حتی اگر ارسال انسان به این مکانها امکانپذیر شود، احتمالا ایده خوبی نخواهد بود زیرا انسانها میتوانند این جهانها را به میکروبهای زمینی آلوده کنند.
مدیریت خطر
فضانوردان آپولو قهرمان بودند. آنها خطرات زیادی را به جان خریدند و از فناوریها حداکثر استفاده را کردند. این در حالی است که در مقایسه، سفرهای کوتاه به ماه در دهه ۲۰۲۰، به رغم هزینه ۹۰ میلیارد دلاری برنامه آرتمیس، کاری تقریباً معمولی به نظر میرسد.
برای برانگیختن اشتیاق عمومی در مقیاس آپولو، به چیزی جاه طلبانهتر، مانند فرود روی مریخ، نیاز داریم. اما چنین ماموریتی، با احتساب تدارکات و موشک برای سفر بازگشت، میتواند برای ناسا یک تریلیون دلار هزینه داشته باشد. هزینههایی که وقتی با بحران آب و هوا و فقر روی زمین روبرو هستیم، جای بحث دارد.
این هزینهی بالا نتیجهی یک «فرهنگ ایمنی» است که توسط ناسا در سالهای اخیر در پاسخ به نگرشهای عمومی ایجاد شده است که نشاندهندهی آسیبهای روحی و تاخیر در برنامهها پس از فاجعههای شاتل فضایی در سالهای ۱۹۸۶ و ۲۰۰۳ است که در هر کدام هفت سرنشین غیرنظامی از بین رفتند. گفتنی است، شاتل که در مجموع ۱۳۵ پرتاب داشت، به نرخ شکست زیر دو درصد دست یافت. انتظار نرخی به این پایینی برای سفر به مریخ غیرواقعی است و این ماموریت دو سال تمام به طول خواهد انجامید.
فضانوردان به محافظت بسیار بیشتری نسبت به رباتها نیاز دارند. آنها در سفر و عملیاتهای خود به هوا، آب، غذا، فضایی برای زندگی نیاز دارند و باید از آنها در برابر تشعشعات مضر، به ویژه طوفانهای خورشیدی محافظت شود.
تفاوت هزینهی بین سفر انسان و ربات به ماه که در اقامتهای طولانی بسیار بیشتر میشود. سفر به مریخ که صدها بار دورتر از ماه است، نه تنها فضانوردان را در معرض خطرات بسیار بزرگتری قرار میدهد، بلکه پشتیبانی اضطراری از آنها را بسیار کمتر امکانپذیر میکند. حتی علاقهمندان به فضانوردی پذیرفتهاند که تقریبا دو دهه تا اولین سفر انسان به مریخ فاصله داشته باشیم.
مطمئناً ماجراجویانی وجود خواهند داشت که با کمال میل خطرات بسیار بیشتری را میپذیرند. برخی از آنها حتی در گذشته برای انجام یک سفر یک طرفه به مریخ ثبت نام کردهاند.
این نشان دهندهی یک تفاوت کلیدی بین عصر آپولو و عصر کنونی است: ظهور یک بخش فناوری فضایی خصوصی و قوی که اکنون پروازهای فضایی انسان را در بر میگیرد. شرکتهای بخش خصوصی اکنون با ناسا رقابت میکنند، بنابراین سفرهای پرخطر و کمهزینه به مریخ، که توسط میلیاردرها و حامیان مالی خصوصی تامین میشوند، توسط داوطلبان مشتاق انجام خواهند گرفت. در نهایت، مردم میتوانند این ماجراجویان شجاع را بدون پرداخت هزینه برای آنها تشویق کنند.
با توجه به اینکه پرواز فضایی انسان فراتر از مدار پایین زمین به احتمال زیاد به طور کامل به شرکتهایی با بودجه خصوصی که آماده پذیرش خطرات بالا هستند واگذار خواهد شد، این سوال پیش میآید که آیا پروژه چند میلیارد دلاری آرتمیس ناسا راه خوبی برای خرج کردن پول دولت است یا خیر. در نهایت به نظر میرسد آرتمیس نمایش پایانی ناسا باشد تا آغاز عصر جدیدی از آپولو.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: پروژه آرتمیس ، ناسا ، آپولو 11
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: پروژه آرتمیس ناسا آپولو 11 ربات ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۸۴۲۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرده جدیدی از شبکه نمایشهای خانگی؛ آیا حرف اول و آخر را پول میزند؟
پردهای که در این صحنه افتاد طعنه یا به نوعی جسارت یک مدیر به اهالی هنر است و البته پرسشی جدی در حوزه اقتصاد صنعت نمایشهای خانگی و تعاملشان با هنرمندان و مخاطبین: آیا حرف اول و آخر را پول میزند؟
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو-سیدرضا میرجعفری، اظهارات یکی از مدیران پخش فیلم شبکه نمایش خانگی که در بخشی از آن به هزینههای تولید پروژه در یکی از مجموعهها اشاره میکند پشت پردههای جدیدی را در این صنعت را رو میکند که مورد توجه همه فعالین رسانه و فرهنگ قرار گرفتهاست.
این اظهارات واکنش گستردهای نیز در بین اهالی فرهنگ و هنر و به خصوص هنرمندان داشتهاست چرا که این مدیر تابع بازار با مقایسه صنف هنرمندان با سایر صنوف آنها را بیاخلاق و غیرمتعهد نامیدهاست.
پرسشی که از این دست مدیران برای افکار عمومی مطرح میشود این است که همقطارانش قبل از ورود به این عرصه چقدر با منطق اقتصاد کار فرهنگی آشنا بودهاند؟ و در سال آغاز کار هم چشماندازی از آنچه امروز از آن گلایه میکنند داشتهاند؟
شبکه نمایش خانگی که امروز بر سر آن جنجال شده یکی از اولین پلتفرمهای پخش کننده محتواهای سرگرمی از جمله سریال از این دست بوده که در سال 92 یا 93 تأسیس شده و آن سالها نیز به شدت تورم در کشور رقم بالایی را نشان میدهد و از نحوه سرمایهگذاری کلان روی آن هیچگونه اسناد شفافی وجود ندارد و از همین رو معلوم نیست این بنگاههای اقتصادی زیان ده هستند یا بازدهی لازم را دارند؟ و خود این ماجرا باعث ابهامی بزرگ در افکار عمومی و اظهار نظرهای زیادی در این مورد شدهاست.
پردهای که در این صحنه افتاد طعنه یا به نوعی جسارت مدیر به اهالی هنر است که وقتی مصاحبه کننده از وی در مورد اظهاراتش میپرسد آیا از حمله خود به هنرمندان و بایکوت شبکه خانگی مورد بحث نمیترسی؟ پاسخ میدهد: «چنین نگرانیهایی ندارد چون مساله این افراد فقط پول است و اگر پول باشد هرکاری میکنند.» البته از این قبیل اظهارات از طرف مدیران اقتصادی در حوزههای دیگر هنر مانند موسیقی هم شنیدهبودیم و این ماجرا مسبوق به سابقه است که البته هیچگاه باعث موضع گیری عملی فعالین این عرصه نشد و آب هم از آب تکان نخورد.
طیف واکنشی هنرمندان اما به این ماجرا متفاوت است، برخی واکنشهای تندی به این ماجرا داشتند مثلا همایون اسعدیان در واکنشی تند اظهار داشته است: «قیاس به نفس میفرمایید جناب شانهساز. «حداقل برای منی که در دو پروژه با شما کار کردم و چیزهای بسیاری از شما دیدم این حرفها باعث تاسف است. همایون اسعدیان عضو کوچک این سینما تا زمانی که شما در نماوا حضور داشته باشید در هیچ سمتی با این مجموعه همکاری نخواهم کرد.» یا مازیار میری نیز در واکنشی صریح گفت:«تا زمانی که ایشان رسما از اهالی سینما عذرخواهی نکنند از تمام پروژههایی که قرار به همکاری با این پروژه داشتم رسما انصراف میدهم.» رضا کیانیان هم کار را به شکایت از این مدیر نمایش خانگی از طرف انجمن صنفی بازیگران سینمای ایران کشاند که البته مشخص نیست این امر امکان پذیر است یا خیر؟ البته باید منتظر ماند و دید این کشمکش بین هنرمندان و اصحاب این حوزه با این مدیر شبکه نمایش خانگی و البته اظهارات این چنینی چه خواهد شد؟
اینکه واکنشها در این مورد تا کجا ادامه دار خواهد شد؟ موضوعیست که باید برایش صبر کرد اما در مقابل این طیف افرادی هستند که یا هنوز واکنشی نشان ندادند یا محافظه کارانهتر با مسئله برخورد کردهاند مثلا از نرگس آبیار که پروژه او در این گفتوگوی کوتاه نام برده شد هیچ واکنشی سر نزد یا اسماعیل عفیفه که تهیهکننده مجموعه «جنگل آسفالت» در همین نمایش خانگی است، با لحنی واکنش نشان داد که نهتنها بوی قطع همکاری نمیداد، بلکه خیلی متواضعانه بود و مشخص بود صرفا برای دلخوشی عوامل سریال بیان شده است. عفیفه در بخشی از این واکنش در اینستاگرامش نوشت: «علیرغم بالا و پایینی که هر پروژه دارد صمیمانه و همراه با اعتماد متقابل مشغول کاریم.»
همه این فضا و آنچه امروز به عنوان یک مسئله رسانهای و دست به دست میشود ماجرایی پیچیده به اندازه گرههای کور یک ماجراست و حجم واکنشها نیز گویای همین است اما آنچه هنوز در فضای افکار عمومی مبهم خواهد ماند فضای غیر شفاف مالی، عدم تنظیمگری و رگولاتوری به مفهوم عام و این پرسش با پاسخهای مبهم است که چرا دخل و خرج این حوزه مشخص نیست؟ و آیا واقعا در حوزه فرهنگ پر آسیب حرف اول و آخر را پول میزند؟ یا موضوعات دیگری هم مطرح است؟
وقتی میتوان این موضوع را بهتر درک کرد که خود را با این پرسش مواجه کنیم چرا در همه این سالها اقتصاد صنعت سینمای ایران سوای از سرمایهگذاریهای دولتی و بعضا خصوصی سوداگرانه کوچکتر و به سهم شبکههای نمایش خانگی اضافه میشود چنانچه با فاصلهای کوتاه یا حتی همزمان با اکران فیلم روی پرده نقرهای به نوعی وادار به اکران آنلاین در این شبکهها میشوند؟
آیا زور همین هنرمندان به ستوه آمده طیف اول به مدیران ناآشنای فرهنگی که به قول خودشان حرف اول و آخر را پول میزند میرسد یا ماجرا با چند بیانیه و شکایت صوری خاتمه خواهد یافت؟